سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و طلحه و زبیر بدو گفتند با تو بیعت مى‏کنیم به شرط آنکه ما را در خلافت شریک کنى ، فرمود : ] نه ، لیکن شما شریکید در نیرو بخشیدن و یارى از شما خواستن ، و دو یارید به هنگام ناتوانى و به سختى درماندن . [نهج البلاغه]
شنبه 89 خرداد 8 , ساعت 7:38 عصر

عدم توجه خانواده به تحصیل وبی سوادی خانواده  

مقدمه
 بیش از 80 % شخصیت کودکان و نوجوانان در متن خانواده , در کنار پدر و مادر شکل می گیرد و خانواده بعنوان اولین پایگاه تعلیم و تربیت و نخستین مدرسه کودکان می باشد و در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان و آینده سازان نقش اساسی را دارند , لازم است در این باره علل کمبود و نقایص برخورد اولیا پیگیری و در جهت پیشرفت تحصیلی فرزندان بکار گرفته شود. و به خانواده های محترم و عاشق پیشرفت فرزندان , آموزشهای لازم و ضروری , با تشکیل کلاسهای آموزش خانواده از طریق مربیان و استادان ماهر داده شود.
- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟ 
عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و به عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند. 
خانواده  
پس از ازدواج یک مرد و یک زن مجموعه ای تشکیل می یابد و از وجود آنها تعدادی فرزند متولد می گردد که به مجموعه آنها خانواده گفته می شود. خانواده اولین پایگاه تعلیم و تربیت فرزندان و کودکان می باشد. 
تعریف پیشرفت 
پیشرفت از نظر لغوی به معنی پیش رونده و سیر کننده به طرف بالا و جلو در جهت مثبت می باشد. 
تعریف نظری پیشرفت : 
تعریف نظری پیشرفت عبارت است از معدل نمره های امتحان دانش آموزان در رسیدن به هدفهای از پیش تعیین شده درسی از وضع موجود به وضع مطلوب. 
اهمیت خانواده 
 خانواده اولین بذر تکوین رشد فردی و بنای شخصیت را در انسان فراهم می سازد 
کودک در خانواده زبان می آموزد , ارزش های اخلاقی را کسب می کند , روابط اجتماعی با دیگران را می آموزد و اصول و قواعد اخلاقی را یاد می گیرد. 
 خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید , ارزش ها و نگرش های مربوط به فرهنگ یک جامعه محسوب می شود و آنها را به یک شیوه بسیار اختصاصی و انتخابی به کودک ارائه می دهد بی تردید باید گفت که شخصیت , نگرش ها , طبقه اجتماعی , اقتصادی مذهب و خصوصیات , وابستگی های نسبی خانوادگی , تحصیل و جنس والدین خانواده بر نحوه ارائه ارزش ها و میزان های اخلاقی به فرزندان تاثیر خواهد گذاشت. 
( کرمی نوری و مرادی , 1372 ) 
خانواده به عنوان سیستم 
  خانواده را می توان به عنوان یک سیستم اجتماعی یا به عنوان بخشی از یک اجتماع بزرگتر در نظر گرفت , خانواده از یک سو با سازمان ها و موسسات اجتماعی مانند مدرسه , بازار و اجتماع ارتباط دارد و از سوی دیگر اعضای خانواده را در بر می گیرد, بنابر این اجتماع فرد و خانواده به صورت یک سیستم با هم در ارتباطند. 
  اگر خانواده به طور کامل وظایف اساسی خود را به انجام رساند , جامعه حیات خود را با استحکام بیشتری ادامه خواهد داد و سیستم خانوادگی فرد را برای وارد کردن به اجتماع و سیستم اجتماعی آماده می سازد. 
  اعضای خانواده سه نفر هستند ( پدر , مادر و یک فرزند ) در این جا سه نوع تعامل وجود دارد با اضافه شدن یک فرزند دیگر , شش تعامل خواهد آمد و اگر فرزند سومی به خانواده اضافه شود رقم تعامل به ده می رسد و با ورود هر فرزند جدید دیگر تعداد تعامل ها به همین نحو اضافه می شود . بنابر این خانواده یک نهاد انسانی رو به رشد است که حجم و پیچیدگی آن مرتب در حال دگرگونی است. و اعضای خانواده هم به عنوان فرد و هم به عنوان بخشی از واحد خانوادگی عمل می کنند.  
 خانواده به عنوان معلم و الگو 
  بی تردید باید گفت که خانواده نقش ویژه ای در الگو شدن و آموزش دادن رفتارها و میزان های اخلاقی و اجتماعی دارا می باشد , هر گونه ارتباط و وابستگی والدین به فرزند و یا فرزند به والدین و یا والدین با یکدیگر به عنوان پایه ای برای ارتباط اجتماعی بعدی فرد می توانند مورد الگو و سرمشق قرار گیرند . کودک سخن گفتن , راه رفتن , آداب معاشرت , آداب غذا خوردن , طرز لباس پوشیدن , نحوه برخوردها , مسئولیت پذیری , مهر و صفا , پرخاشگری , رفتار کناره جویانه , محبت , شجاعت , عاطفه , تعاون , کمک به دیگران , ظلم و تجاوز و ... را از پدر و مادر خود فرا می گیرد. اصولاً در روان شناسی کودک , خصوصاً در سال های قبل از دبستان رفتار کودک به عنوان آینه ای از رفتار والدین به حساب می آید. 
  آلبرت باندورا و ریچارد والتزر , دو محقق روان شناسی که به یادگیری کودک از طریق مشاهده و تقلید از والدین اهمیت زیادی می دهند در یک تحقیق رفتار والدین و رفتار فرزندان آنها را مورد مقایسه قرار دادند آنها چنین نتیجه گرفتند که : کودکان پرخاشگر دارای والدین پرخاشگر هستند و کودکان گوشه گیر دارای والدین گوشه گیر و منزوی می باشند. ( کرمی نوری و مرادی , 1372 ) 


خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت 
 محبت و امنیت یک از اساسی ترین ملزومات برای تربیت و رشد کودک می باشد. کودکی که خصوصاً در سال های اولیه زندگی از محبت خانوادگی و پدر و مادر محروم گردد ممکن است در آینده سازگاری شخصی و اجتماعی او با خطر جدی روبرو شود و از اعتماد به نفس کافی و یا برخوردهای اجتماعی متناسب بهره مند نگردد. 
 کودک نیاز به تامین امنیت را از رحم مادر آموخته است . او بعد از تولد همچنان می خواهد که در محیط امن و آرام باشد و اساسی ترین وظیفه خانواده خصوصاً در دوران قبل از دبستان بر آوردن همین نیاز کودک می باشد. خانواده حتی این نقش مهم را در دوره های دیگر زندگی همچنان حفظ می کند. دوستان , معلمان و همبازیهای کودک در طول زندگی ممکن است تغییر کنند ولی والدین , تماس نزدیک خود را با کودک در طول زندگی حفظ می کنند و نقش یک نهاد ثابت و پابرجا را برای کودک ایفا می کنند. ( کرمی نوری و مرادی , 1372 ) 
  یکی از روان شناسان به نام هورنای که امنیت را شرط اساسی برای زندگی می داند معتقد است که والدین از طریق عدم ابراز محبت و دوستی نسبت به کودک , کتک زدن متناوب , از شیر گرفتن زودرس , تبعیض قائل شدن بین فرزندان , تنبیه بیجا , رفتار غیر معقول , استهزا کردن , تحقیر نمودن طرد کردن و ... می توانند امنیت کودک را خصوصاً در سال های قبل از دبستان به خطر بیاندازند , حتی محبت و ابراز دوستی مصنوعی نیز نمی تواند موجبات ایجاد امنیت را برای او فراهم آورد. 
( کرمی نوری و مرادی , 1372 ) 
  در گذشته طبقات پایین اجتماعی کمترین رغبت را برای آموزش و پرورش رسمی داشتند. فرض جامعه نیز بر این بود که آنان در پایه های تحصیلی پایین تری ترک تحصیل خواهند کرد از بیشترشان انتظار می رفت که مثل پدران و دوستان پدرانشان . کارگران دستی غیر ماهر یا نیمه ماهر با آید. بعلاوه . بیشتر خانواده های محروم در محله های پرجمعیت و یا در محله های دوردست , که بیشتر از خانواده ای زندگی می کند که مردم آن , اهل علم و ادب هستند و در آنجا علاقه و رغبت به بحث و گفتگو در باره اندیشه های نو , اختراعات و اکتشافات جدید وجود دارد , بیشتر از کودکی که در خانه وی در باره کتاب ها یا موضوع ها و اکتشافات جدیدی صحبت نمی شود آماده شرکت در بحث ها , درک مسائل جدید و احیاناً هماهنگی و سازگاری با آنها خواهد بود. 
در هر حال کودکانی که والدین آنها از تحصیلات خوبی برخوردارند , احتمالاً بیشتر از سایر کودکان علاقمندتر خواهند بود که در تحصیلات خود توفیق داشته باشند. نوعی زندگی خانوادگی نیز روی یادگیری کودک موثر است. مثلا کودکی که با خانواده خود به بیشتر جاها مسافرت می کند . بیشتر از کودکی که تجارب مسافرتی کم و محدود دارد , به مطالعات اجتماعی , تاریخ و جغرافیا آمادگی دارد. 


- نقش والدین در موفقیت‌های تحصیلی و رفتاری فرزندان

نقش و جایگاه مدرسه به‌عنوان مهمترین شاخص جهت آموزش و پرورش و موفقیت دانش‌آموزان انکار ناپذیر و حیاتی است. اما نمی‌توان جایگاه والدین و ضرورت مشارکت آنها در آموزش و پرورش و موفقیت کودکان را نیز نادیده گرفت؛ نقشی حیاتی و تأثیر‌گذار که بی‌شک بدون مشارکت والدین بخشی از اهداف آموزشی و پرورشی ناکام مانده و کودکان نیمی از آموزش‌های لازم را دریافت نمی‌کنند. 
پژوهش‌ها نشان می‌دهد دانش‌آموزان 70درصد از زمان مفید خود را خارج از منزل و عمدتاً در مدرسه و یا در مراکز آموزشی- تفریحی می‌گذرانند که این رقم خود به تنهایی گویای اهمیت برنامه‌ریزی درست برای آموزش و پرورش دانش‌آموزان است. 

یکی از نکاتی که بسیاری از پژوهشگران علوم تربیتی بر آن اتّفاق نظر دارند، آموزش بر مبنای برنامه‌ریزی صحیح و از سنّ پایین است. از طرفی بخش عمده‌ای از آموزش نیز در منزل به اجرا در می‌آید؛ به عبارتی والدین خواسته یا ناخواسته تکمیل کننده و یا مختل کننده آموزش‌های ارائه شده در مدرسه هستند، بنابراین والدین نیز به همان اندازه و یا شاید در مواردی بیشتر از اولیاء مدرسه در آموزش و پرورش کودکان دخیل هستند و این یکی از دلایل و لزوم تسلّط والدین بر مسائل درسی و لزوم ارتباط مستمر آنها با مدرسه فرزندشان است. 

  برای دیدن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید


  نقش و تأثیر والدین - خصوصاً سواد آنها – بر پیشرفت تحصیلی کودکان
چند عامل مشخص که بر پیشرفت تحصیلی کودک تاثیر دارد:
الف- رشد زبان کودک با میزان سخن گویی پدر و مادر با کودک رابطه دارد: عوامل محیطی گوناگون در سخن گویی و قدرت بین کودک تأثیر دارد. کودکان خانواده های تحصیل کرده و تربیت شده با واژه های درست و سخنان شایسته سر و کار دارند و با آنها که از این نعمت محرومند تفاوت دارند. ( پارسا،– بهار 1374، ص 59)
ب- مفید بودن کمک والدین به پیشرفت تحصیلی فرزندان ضعیف خود از نظر درسی : برخی از والدین فرزندانی دارند که از نظر درسی متوسط و یا اندکی ضعیف هستند اگر تلاش و کوشش مستمر ولی اندک درباره اشان بعمل آید خواهد توانست خود را همسطح دیگر شاگردان کنند ولی بعلت بی سوادی والدین و یا پایین بودن سطح تحصیلات و اطلاعات انها قادر نیستند به فرزندان خویش کمک کنند همچنین برای اینگونه والدین بسی دشوار است که فرزندان خود را از نظر درسی کنترل کنند. اغلب آنها بخود واگذاشته شده و یا در برخی از موارد با حیله های والدین خود را در نادانی نسبت به وضع خود نگه می دارند. بر این اساس سطح فرهنگی والدین و و استعداد و امکان آنها به پرداخت نسبت به کودک و کنترل سر به هوای آنان در عقب ماندگی درسی مؤثر است. (قایقی، 1373، ص 52)
ج- نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه: نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه و آینده زندگی در نگرش کودک نسبت به درس و تحقیق تأثیر بسزایی دارد. پدران و مادران که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند ممکن است در فرزندانشان نیز همین داوری بوجود اید و در نتیجه برای آموختن وپیشرفت های تحصیلی هیچگونه کوششی به کار نبرد. (پارسا، 1371، ص 116)
د- مشارکت و همکاری والدین با کودکان در انجام تکالیف درسی : کودکان در طول سالهای تحصیلی باید تکالیفی در خانه انجام دهند و موقع انجام این تکالیف دچار مشکلاتی شوند. کودکان در فرصت های مناسب پدر یا مادر را به کمک می طلبند و از آنان می خواهند که در حل مسائل به آنان کمک کنند و اگر این همکاری والدین در آموزش کودکان با روش و درست انجام شود مفید و مؤثر خواهد بود ولی گاهی اوقات هم ممکن است نتایج نامطلوبی به بار آورد. به عنوان مثال اگر کمک های والدین به صورت دائمی باشد کودک متکی شده و ممکن است احساس مسئولیت نکند و در انجام تکالیف بدون کمک والدین عاجز بماند. (جهانگرد، 1365، ص 40)
ر- پدر و مادر باید فرهنگ کتاب خوانی و مطالعه را به فرزندان بیاموزند: کمک به فرزندان در انتخاب کتاب های خوب و متنوع با جاذبه یکی از وظایف مهم والدین است برخی از اولیاء فکری کنند وقت بچه ها تنها باید صرف خواندن کتاب های درسی شود این تصور نادرست است و والدین باید با تشویق فرزندان به مطالعه راه دانش افزایی آنان را هموار سازند و بخشی از درآمد خانواده را صرف خریداری کتاب های آموزنده کنیم و عادت به مطالعه را در فرزندان بوجود آوریم.
برخی افراد برای تأمین پوشاک فرزندانشان مبالغ زیادی خرج می کنند اما جهت آموزش آنان حاضر نیستند هزینه ای تقبل کنند. نتیجه این تفکر، ضعف فرهنگ کتابخوانی در جامعه شده است در تنظیم اقتصاد خانواده باید بودجه ای برای اعتلای فکری فرزندان لحاظ گردد. (زرهانی، اسماعیلی، 1372، ص 139)
ص- نقش والدین در گرایش صحیح نسبت به آموزش: بهترین معلمان کودک والدین هستند که از آموختن پشتیبانی کرده و آن را تشویق می کنند . گرایش صحیح نسبت به آموزش ، مهمترین درسی است که کودکان می توانند بیاموزند . نقش والدین در این یادگیری کلیدی است والدین می توانند به این امر صورت تحقق ببخشند . مدارس می توانند فقط آن را تصدیق نموده بر آن پایه آموزش های بعدی را پیش ببرند به فرزندان کمک کنیم. گرایش مثبت نسبت به یادگیری داشته باشند به فرزندانتان کمک کنید از نظر جسمانی، اجتماعی عقلانی احساس رشد نمایند. (فرگوس، 1374، ص 112 و ص113)
نقش حضور وارتباط والدین با مدرسه
قریب به اتفاق پژوهشگران بر این باورند که والدین نقش مهمی در روند فراگیری و آموزش و پرورش دانش‌آموزان داشته و ارتباط آنها با اولیاء مدرسه یکی از واجبات امر آموزش است، بنابراین معتقدند که: 
1- عدم حضور والدین و ارتباط مستمر آنها با اولیاء مدرسه یکی از بزرگترین معضلات آموزشی و موثر‌ترین عامل جهت ایجاد اختلال در روند آموزش است. 
2- تحصیلات بالای والدین موفقیت کودک را تادو برابر افزایش می‌دهد: که اگر تحصیلات بالای والدین با ارتقاء سطح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همراه شود (که معمولاً نیز این طور هست) احتمال موفقیت کودک تاده برابر افزایش می‌یابد.
3- به هر میزان والدین روی مسئله آموزش و پرورش فرزندشان حساسیّت بیشتری داشته باشند-حساسیّت به جا و منطقی- به همان میزان فرزند موفّق‌تری خواهند داشت. 
4- ارتباط والدین با اولیاء مدرسه باید ارتباط مستمر و دوستانه باشد. این ارتباط باید در همه سطوح شامل تصمیم‌گیری در مسائل آموزشی- پرورشی، مشارکت‌های اقتصادی، فرهنگی و... جلوه‌گر شود. به عبارتی ارتباط اولیاء با مدرسه باید در حدی باشد که کودک واقعاً مدرسه را خانه دوم خود دانسته و در مدرسه احساس اطمینان و آرامش کند. 
5- توقع و انتظار والدین باید به‌طور صحیح، کامل و واضح با کودک در میان گذاشته شود تا کودک بر همان اساس، حرکت کند. 
6 - والدین دانش آموزان موفق همواره برنامه‌ریزی دقیقی دارند، برنامه‌ای که روی اجرای آن نیز تأکید دارند. اما والدین کودکان ناموفق یا برنامه‌ریزی صحیحی ندارند و یا این که اصراری بر اجرای برنامه‌ها نداشته و خود نیز دچار سهل‌انگاری هستند. بنابراین برای موفقیّت تحصیلی دانش‌آموزان باید اوّلاًبا برنامه‌ریزی صحیح، هدف‌ها را مشخص کرد و ثانیاً روی اجرای دقیق و کامل برنامه‌ها تاکید کرد.
7- ارتباط مستمر اولیاء دانش‌آموزان با اولیاء مدرسه اثرات مثبتی به این شرح به‌‌دنبال دارد: 
الف- افزایش موفقیّت تحصیلی دانش آموزان با کسب نمرات بالا، موفقیت در آزمون‌های مختلف به ویژه آزمون‌های سنجش هوش و استعداد تحصیلی و در نهایت رشد و بالندگی شخصیّتی دانش‌آموز. 
ب- علاقه به درس و مدرسه و توجّه دقیق به مسائل آموزشی- تربیتی از سوی دانش‌آموز. 
ج - افزایش چشمگیر انگیزه دانش‌آموز برای فراگیری مباحث درسی و به‌دنبال آن کاهش خطر ترک تحصیل دانش آموز. 
د- کاهش چشمگیر امکان روی آوردن دانش‌آموز به مواد مخدر، سیگار، قرص‌های روان گردان و ... در سن بلوغ و پس از آن. 
ه - تعادل رفتار کودک و جلوگیری از بروز رفتارهای نابهنجار به ویژه بیش فعّالی در کودکان. 


راهکار ها
  1- با راهنمایی های خوب و مشاوره ی دقیق والدین نسبت به تحصیل فرزندان خود نظارت نمایند و آنها را در طول سال تحصیلی راهنمایی و کنترل کنند .
  2- والدین بخاطر بی سوادی؛ اطلاع از چگونگی برخورد مناسب با فرزندان نداشته باشند. می توانیم با بر گزاری جلسه های توجیهی در انجمن اولیا و آموزش آنها در برخورد مناسب با فرزندان به آنها کمک کنیم.  
 3- والدین جهت علاقه مند نمودن فرزندشان به آنها وعده های صحیح بدهند مثلا اگر قبول شدی تو را به مسافرت می برم یا برایت کامپیوتر می خرم نه اینکه به آنها وعده خرید موتور دهند که عاملی برای افت تحصیلی آنهاست .
4- با آموزش لازم والدین باید برای رسیدگی به امور درسی فرزندان خود برنامه های منظمی داشته باشند و بین گفته ها و نظرات معلم و والدین نباید تفاوتی وجود داشته باشد و آموزش در محیط مدرسه باید همراه و هم گام با محیط خانه و با نظارت و هم فکری مربیان و والدین صورت گیرد زیرا هماهنگ نبودن اولیا ومربیان، دانش آموزان را دچار تردید می کند.
والدین باید مسائلی را که باعث کاهش انگیزه تحصیل در فرزندان شان می شود، حذف کنند و توجه داشته باشند که تشویق به موقع، به افزایش انگیزه دانش آموزان کمک می کند. 
5- باآموزش های لازم والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند.
6- بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود. با جلسات مختلف والدین را باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کرد.
7- برنامه های غیردرسی نیزدر پیشرفت تحصیلی تاثیردارد دانش آموزان در کنار درس خواندن نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و با آگاهی والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند.
8- حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید والدین با سخت گیری های نابه جا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد.
9- ارتباط مناسب وهمکاری میان مدرسه واولیاء دانش آ‌موز .
10- مبذول داشتن توجه همگانی به این دانش آموز با توجه به مشکلات خانوادگی و روحی وی در مدرسه توسط مشاور و همکاران دیگر.
11- همکاری بیشتر معلمان با دانش آموزانی که مشکلات خانوادگی دارند.
12- تشویق بموقع این دانش آمزان.
13- دادن شخصیت مثبت به این دانش آموزدرمدرسه.  

گردآورنده: kheyrandish



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    نهضت بزرگ علمی امام باقر (ع)
    وراثت- محیط و شخصیت انسان
    ویژگیهای انسان سالم
    حقوق و تکالیف زن از دیدگاه اسلام
    انواع گروه جانوران مهره دار وبی مهره
    الکتریسیته درجانوران (ماهی ها)
    رابطه شادی و موفقیت
    آشنایی با چند میوه وخاصیت آنها
    فطرت خداجویی و نقش آن در تربیت انسان
    اخلاق و عرفان اسلامی
    سیمای زن در خطاب های قرآن
    نرم افزار
    آموزش مهارت های زندگی و نقش مشاوره
    پیامک ها واس ام اس های زیبا وخواندنی
    معرفی چندشغل که فشارواسترس بیشتری دارند
    [همه عناوین(55)][عناوین آرشیوشده]